فعلا
کسی پشت درد دل های من نیست
فعلا سر نزنید
کسی به فکر نشانی گم شده ی من نیست
فعلا صدا نزنید
شاید عشق هنوز مسافر باشد
پس فعلا خداحافظ
کسی پشت درد دل های من نیست
فعلا سر نزنید
کسی به فکر نشانی گم شده ی من نیست
فعلا صدا نزنید
شاید عشق هنوز مسافر باشد
پس فعلا خداحافظ
و تو درگير مني ، كه مرا سخت به آغوش بگيري
و به نقشي بفريبي دل را
*كاش عشقي به بهاي عشق من ميخواستي
(نه به تزوير نه پول ، نه به تكريم نه سود)
هنوز مسافرم
هنوز میبینم
آخرین سال از آخرین دهه ی جوانی
مو های سفید در انتظار من
و من همچنان در انتظار او !
او را خبر کنید
به زودی ۲۹ ساله خواهم شد
+مرا وفا نامیدند پس مرا وفا صدا کن
که امید به تو به چه معناست؟
گفت:از من می پرسی؟!
گفتم: چطور!
گفت: من به امید زمین زنده ام و زمین به امید خورشید و خورشید به امید به امید و ...
و حال تو
تنها آفریده ی خدایی که فقط به امید او زنده ای
به امید خدا
بگذارید تا بسوزم.بگذارید تا بمیرم
باران گرفته.باران شدید گرفته
دلم عجیب بارانیست
سیلابی در راه است
خانه ای خواهد ریخت
عاشقی خواهد رفت
.
.
.
آسمان صاف شده
عاشقی نیست بگوید
ابر کجاست
برای خواندنش دیر شده
تو را دوست دارم
برای گفتنش دیر شده
...
اشکال من این بود
دلبری در توان من نبود
دیگران آمدند و دل تو بردند.
و من تو را به حیا باختم