هنوز تَنَم گرم ست!
هنوز تنم گرم ست
کجا می بَری مرا
بگذار بخوابم!
تنِ تفتیدهِ خاک را
حس می کنی
شعله ور است
در امتداد تنِ من؟
در گورستانی
سرد و متروک
و من از نیش خر مگسی
مغروق
در شبنم خزه های روییده
بر مزارم
حمام آفتاب می گیرد
به خود نمی آیم چرا
کجا می بَری مرا ؟
بگذار بخوابم!
هنوز تنم گرم است
بگذار بخوابم...
* * * * *
5/8/1389
در غربت موهوم
پژواره
سلام استاد
بزرگواری فرمودید تشریف اوردید ...کلبه محقرم روشن شد
وبلاگ قبلی تون در لینک هست و جاودانه خواهد ماند
وب جدید شما هم با احترام و افتخار در لینک قرار گرفت
مانا باشید
درود بر شما استاد بزرگوار
ممنونم از حضور محبت آمیز و تذکرات دلسوزانه شما
کامنت پاسخ رو حذف کردم و شیوه نگارشم رو قصد دارم سر و سامانی بدم
نه از سر ترس
که فکر کردم حرف برای گفتن زیاد است و شهامت کم...باید گفت اما به شیوه ای که نامحرمان گیج شوند...
وبلاگ زیبایی داری...میشه لینکتون کنم؟
باغ باشید...پر از شکوفه های سیب