کجایی؟
کجایی تا روز ها
فریادت زَنَم
شب ها درآغوشت
خواب را زمزمه کنم!
صبح ها
نجوای رسوایی ام
در گوشِ زمان!
وَ عصر ها
به صلیبم کشَند!
ای نطفهِ نا بارور!
ای مباح ترینِ آفرینش!
تو بی من
لکه دار می شوَی!
بی تو من، هرز می روَم!
کجایی؟...
* * * * *
- پژواره -
^ ^ ^ ^ ^ ^ ^