نقطه نقطه
جهان را کاویدم
ذره ذره
زمان را تابیدم
امین تر از- شاعر- ندیدم!
آنان کِه در ابری ترین
روز مبادا جانِ شیرین مرا
به فرهاد هم نمی دهند!
* * * * *
دلم می خواهد
گونه های سرخم را
با شبنم گلِ حسرت شستهِ...
درآغوشِ یاسِ زرد
آتش کشند...
خاکسترش - را -
بر بسترِ دیوانه ترین رود
بپاشند...
تا از نوازشِ هر گلِ سرخی
در امان مانم!...
گونه های سرخ من
های!
برای همه ی آرایه ها
اتاق خالی دارد!...
* * * * *
پ.ن:
نرخِ - نان - را
آسمان
تعیین می کند
نرخِ" شعر" را
دلتنگی های - من - !
* * * * *
- پژواره -
^ ^ ^ ^ ^ ^ ^