کاشِکی داشتم روانی، با دلی،
تا خلیل آسا، به قربانت کنم،
چون هنوز هم تو برایم، کعبه ای!
بی روانم، دل گریخته از قفس،
دل اگر زندانی ی این سینه بود،
روُ به کعبه، خون از ،او، می ریخِتم،
تا کنم دِینَم ادا، ای قبله گاه!
..................
تقدیم به کسی که پس از سال ها،
هنوز در صدر صفحه ی افکارم قرار دارد!
پژواره