غربت موهوم

اندیشه ی یک شاعر، باید چراغ خانه مردم باشد و نامش، ماهی بر پیشانی تاریخ... - پژواره -

غربت موهوم

اندیشه ی یک شاعر، باید چراغ خانه مردم باشد و نامش، ماهی بر پیشانی تاریخ... - پژواره -

نامی آشنا = غمی شیرین...

سکوتِ شب من
با غم تو
شیرین می شود
و با اشکهایت ملیح!
چشم هایت را
بر دستهای خسته
می آویزم
تا چالهِ گمنامی
آرزوی وصالم را
به گور برد!

بر بالهای تو
به تلخ کامیِ دریا
لبخند می زنم!
و هم نشینی ات را
به آفتاب
تبریک می گویم!
* * *

- پژواره -
______
برای، نامی آشنا:
(غمی شیرین) عزیز.
که هرازگاهی با فرودش
سبد سبد  ستاره
به پرچینِ کوچه ام
 هدیه می کند...

نظرات 4 + ارسال نظر
حسین مبارکی دوشنبه 7 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 16:57 http://mobaraki7.persianblog.ir/

سلام
درود بر شما فیض بردیم از سروده زیبایتان ممنون

عباس پاک بین چهارشنبه 9 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 00:48 http://abbaspakbin.blogfa.com

سلام استاد.استفاده بردم.مشتری وب شماهم شدم.
موفق باشید.

احمدهاشمی باباحیدری سه‌شنبه 15 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 01:25

سلام استادترکمان
باشمادرسایت شعرنو آشناشدم ازاینکه درکناربزرگانی چون شماهستم بسیارخوشحالم!موفق وپیروزباشید

بهونه شنبه 29 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 22:19 http://baho0neh.blogfa.com/

درود
وتبریک بابت شعرهای زیباتون
"زواره"خیلی آشناست
انگار سالهاست با این نام زندگی کردم
موفق باشید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد