با انفجار هر ستاره
روح نوبل به درد می آید
لاشه اش
وحشتناک می لرزد!
* * * * *
وقتی جسم رنجورم
خواب می رود
روحم
درد نمی کند!
* * * * *
تنهایی
یاری ست با وفا
در شب های تن ها... !
تن هایی
که، مرده ام را
تنها
نمی گذارند!
* * * * *
این روز ها
چرا ستارهِ سهیل
دل
به چشم های سیاه من
نمی دهد؟
وَ بوی سوختنم را
بر نمی تابد!
* * * * *
حقیقت
درختی ست
بی خزان؛
با میوه هایی
که هرگز
نخواهند رسید!
* * * * *
- پژواره -
^ ^ ^ ^ ^ ^ ^
عمر باطلم جز این نبود
درد روی درد
زندگی برای من چه کرد!؟
درود جناب ترکمان عزیز
رو به امواج خروشان سواحل مردی
میزند جامه به آب
نم نمک خوانده گهی آوازی
تا پدیدار شدن در خشکی
منتظر میماند
از پی قایق تک...
درود جناب ترکمان