اندیشه ی یک شاعر، باید چراغ خانه مردم باشد و نامش، ماهی بر پیشانی تاریخ... - پژواره -
اندیشه ی یک شاعر، باید چراغ خانه مردم باشد و نامش، ماهی بر پیشانی تاریخ... - پژواره -
گیتی می دانست اگر
تکه تکه می شود
هر تکه را خدایی مغصوب
تا بر ما خدایی کند
به - دنیا - نمی آمد!
آزرده ام!
از جهانِ بی رگ،
برج های برهنه و گردن شکسته
با بینی های آویخته!
جاده های باریک!
پایانه های تاریک!
دادهای بادکنکی!
...و باد های سرخی
که شعلهِ آبیِ فانوسم را
نفس می کشند!
دار یک صبح
به آخرمی رسد
« همه » از خواب
بر خواهیم خاست!
دیگر آن گاه
- هیچ -
کلنگ و بیلی قادر
به مرز بندی اش نیست!
نه مشت، نه لگد
نه سیلیِ پیلی
که نیلی ام کند!
* * * * *
پ. ن:
مگر مـا هم خـــــدا " آدم " نبودیم؟
چو مـادر زاد ما را " خم " نبودیم!
* * * * *
- پژواره -
^ ^ ^ ^ ^ ^ ^
شعرهاتون خیلی قشگه.موفق باشید آقای پژواره
به پدرم بگویید وقتی به باد دخیل می بندد
ویرانی مستجاب خواهد شد!
در صورت تمایل تبادل لینک داشته باشیم
به روزم و منتظر نظرات شما
بدرود
سلام و عرض ادب و احترام حضور استاد بزرگوارم
آقای ترکمان عزیز
سلطان تلخ خندها،
و پادشاه خوبان....
سلامتی و استدام سروده هایتان را آرزومندم...
شادی شما آرزوی من است.
تقدیم با احترام.....................................گل
سلام استاد گرامی
دوباره خواندم شعر نابتان را
ئاینده باشید ونویسا
سلام و درود بزرگوار
زیبا و دردناک بود
با مطلب و شعر به روزم
دعوتید
«آنان به صلیب می کشند
هرآن کس را که ارزش های نو را بر لوح های نو بنگارد
آنان آینده را قربانی خود می کنند
آنان تمامی آینده ی بشر را به صلیب می کشند!»
سلام با پستی جدید به روزم و منتظر حضور شما!
بدرود
درود استاد گرامی
هر بار و هر بار.....و دوباره و صدباره خواندن سروده هایتان...
انگاری مروری جدید است.
پاینده باشید
قلمتان سبز
سلام
خوشحالم باهاتون آشنا شدم..
اگر براتون مقدور بود وب منم بیاید.
یاحق
سلام وادای احترام
پژوارۀ بزرگ ازلذّتی که از خواندن شعرت می برم حرفی نمی زنم چون می خواهم فقط برای خودم باشد ولی از تقدیم مثبت ترین انرژی ها دریغ نمی ورزم چون می خواهم پایدار باشی وبنویسی تا لذّت خواندنت در حضور هستی سیّال باشد.
سلام
بهترین های عالم بودن ودنیا رابرایت آرزومی کنم
تندرست وسربلندباشی