غربت موهوم

اندیشه ی یک شاعر، باید چراغ خانه مردم باشد و نامش، ماهی بر پیشانی تاریخ... - پژواره -

غربت موهوم

اندیشه ی یک شاعر، باید چراغ خانه مردم باشد و نامش، ماهی بر پیشانی تاریخ... - پژواره -

ستاره ها...

گلِ آفتاب را من
به عشق تو کاشته ام...
دلت وقتی از مرگِ خورشید
 تنگ می شود
شقایق را تو به یاد من
دلم وقتی
از زندگی رنگ می بازد!

بر تنِ سردم بادام؛
دشمنان
تا بر شعله ی یادم بریان...
وَ درونِ چشم هاشان کشند!...

_____
برای: دو شاعر نوجوان
«محمد بهاروند» و «امیرحسین زمان»
نظرات 5 + ارسال نظر
پویاجمشیدی پنج‌شنبه 7 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 16:00 http://khatneveshteha.blogfa.com/

درود و سپاس . . .

محمد یکشنبه 10 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 02:42 http://mohamad-baharvand.blogfa.com/

درود استادم

از صمیم قلب دوست دارم استاد....

سارا راد سه‌شنبه 19 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 11:00

استاد من
بگو که در همین نزدیکی
لای آلودگی ماه و زمین
تو بمن میخندی
و من از کودکی قعرزمان
بازهم
ازته دل
همه جا در پی استادی ِ تو میگردم...
الهام سوری
دوستتون دارم و همیشه منتظر حضورتون هستم..
"شعر نو "

امیرحسین زمان دوشنبه 25 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 05:11 http://tasbihebinakh.weebly.com

استاد من همه جا باید شرمنده ی شما بشم؟؟؟؟؟واقعا نمی دانم بزرگواری را چگونه باید پاسخ گفت.

امیرحسین زمان دوشنبه 25 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 05:12 http://tasbihebinakh.weebly.com

راستی استاد گذشت آن زمان که نوجوان بودم کمی جوان شده ام و البته ذهنم 40 سال دارد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد