غربت موهوم

اندیشه ی یک شاعر، باید چراغ خانه مردم باشد و نامش، ماهی بر پیشانی تاریخ... - پژواره -

غربت موهوم

اندیشه ی یک شاعر، باید چراغ خانه مردم باشد و نامش، ماهی بر پیشانی تاریخ... - پژواره -

ارغوانی، چند لحظه. . .

دلم را مهم نیست
 - تنها - تو شکنی
با افتادن هر برگ من
 درخت درخت می شکنم!

= = = =
تشنه ام!
کلید دلم را
کاش با خود نمی برد
آخر شام همیشه من
خون می خورم!

= = = =
تا قصاص من
تو از پای نمی افتی؟...
بی نفس تو
من اما زرد می شوم!

= = = =
غمگینم!
نه برای خویش
برای مردمی
که غم می فروشند
با نیرنگ، تا شادی خرند!

= = = =
تشنه
این دشت را تشت تشت
 پاشیدم...
با شب از- نیمه - گذشتم...
فردا
اگر به بارِ شقایق نشست
شبیه شوربختی ام
بر پیشانیِ شهر نوشته ای
آویزید که شیون شکستنم
از عشق را
- هیچ - شهزاده ای نشنید!

= = = =
خود را
هر قدر می تکانم
هرگز
سبک نمی شوم!

= = = =
شاعر قرار بود اگر
از " مرز" نگذرد
خدا بالش نمی داد!

* * * * *
- پژواره -

^ ^ ^ ^ ^ ^ ^

نظرات 6 + ارسال نظر
arash چهارشنبه 19 آذر‌ماه سال 1393 ساعت 12:38 http://simorgheeshgh127.blogfa.com

سلام استاد
مثل همیشه زیبا و کم نظیر
در ÷ناه خدا سلامت و پیروز باشید

بارانــه پنج‌شنبه 20 آذر‌ماه سال 1393 ساعت 20:01 http://tarannomebahar.persianblog.ir/

خود را
هر قدر می تکانم
هرگز
سبک نمی شوم!

خیلی زیباست....

بارانــه پنج‌شنبه 20 آذر‌ماه سال 1393 ساعت 20:04 http://tarannomebahar.persianblog.ir/

بعضی وقتا چندین بار بعضی شعر ها رو می خونم

وهر زیبا تر از همیشه...

مژده یکشنبه 23 آذر‌ماه سال 1393 ساعت 17:12

سلام استاد

اشعارتان ستودنیست

شاعر قرار بود اگر
از مرز نگذرد
خدا بالش نمیداد

عالیست

آزیتا پنج‌شنبه 4 دی‌ماه سال 1393 ساعت 14:34

سلام مهربان استاد توانا.باخواندن شعراتون ،کتابهای شعر کتابخونه ام خاک میخورند...
همه ی شعراتونو چندین بارمیخونم ولی نمیدانم چراسیرنمیشم کمی چی کم دارد نمی دانم!...
دیـــــــــــــــــــــــرزی وشاددرپناه یکتا استاد

بارانــه دوشنبه 24 فروردین‌ماه سال 1394 ساعت 13:30 http://tarannomebahar.persianblog.ir/

سلام بر استاد زیبا کلامم

آنقدر زیبا می نویسین همه دوست دارن از شما رونوشت

بردارن خب......

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد