غربت موهوم

غربت موهوم

اندیشه ی یک شاعر، باید چراغ خانه مردم باشد و نامش، ماهی بر پیشانی تاریخ... - پژواره -
غربت موهوم

غربت موهوم

اندیشه ی یک شاعر، باید چراغ خانه مردم باشد و نامش، ماهی بر پیشانی تاریخ... - پژواره -

بی تابی. . .

تمام بار دنیا ماند بر پهنای دوش من!
نوازش کرد سیلی های بیرحمانه گوش من

مرا سهراب وار از تیغ نا غافل بنوشانید!
که بعد ازمرگ من می آورید افسوس، نوش من

مرا مصلوب می بینید اما راضی ام زیرا
که رسوا می شود حواریّ آدم فروش من!

بکوب ای هستی ِ جلاد میخت را به دستانم!
که چون منصور میمـاند به تاریخت سروش من

پرم از گنج های سرخ و زرد التهاب خود!
کجا دیدید قلب خستهِ پشمینه پوش من؟

منم آن موج سرگردان که درخود غرق خواهم شد
کسی نشنید در دریای بی تابی خروش من!...

* * * * *
- پژواره -
^ ^ ^ ^ ^ ^ ^

نظرات 3 + ارسال نظر
فرشته یکشنبه 13 مهر‌ماه سال 1393 ساعت 19:05 http://sheromatn.blgfa.com

سلام غزل زیبایی بود مرحبا

مجید تراب بیگی سه‌شنبه 15 مهر‌ماه سال 1393 ساعت 13:13 http://pdf-acounting.blogfa.com

سلام بسیار زیبا وتحسین برانگیز
به نوعی ما بین رویا وحقیقت بیرحم ودهشتناک زندگی بقول برنارد شاو"بدبختی ما در اینست که نادان از کار خود اطمینان دارداما دانا مطمعن نیست.موفق وسبز باشید . یک حسابدار

بارانــه پنج‌شنبه 13 آذر‌ماه سال 1393 ساعت 22:50 http://tarannomebahar.persianblog.ir/

قلمتون رو خیلی دوست دارم....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد