غربت موهوم

غربت موهوم

اندیشه ی یک شاعر، باید چراغ خانه مردم باشد و نامش، ماهی بر پیشانی تاریخ... - پژواره -
غربت موهوم

غربت موهوم

اندیشه ی یک شاعر، باید چراغ خانه مردم باشد و نامش، ماهی بر پیشانی تاریخ... - پژواره -

« سزا »

جوانی ام
 با کشیدنِ نازِ گلِ یخ آب
کاهلی ام
 در داغِ گلِ حسرت کباب شد!
نه شرشر آب
پردهِ گوشی را مجاب کرد
بوی کباب
 نه مشامی را بی تاب!

* * * * *

شب با شال حالِ مرا
به دارِ زوال می آویزد
در خوابِ آشفتهِ آمال
تا بی خیال چالم کند!

* * * * *
 اقبال قالم گذاشت!
 دلم را قلم نیش زد!
برق دندان
 تا بر بی رنگم کشد!

 * * * * *

 زمستان
پارتیِ شبانه بر پا کن!
پوستم بکن
پارگیِ کلاهت بپوشان!
خونم بجوشان
گوشتم بسوزان
و با استخوانم قفسی
ساز برای روح سرکشم!

* * * * *
- پژواره -
^ ^ ^ ^ ^ ^ ^

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد