اندیشه ی یک شاعر، باید چراغ خانه مردم باشد و نامش، ماهی بر پیشانی تاریخ... - پژواره -
درباره من
هشدار! التزام به رعایت حقوق معنوی آثار:کلیه متونِ ادبی و اشعار نوشته شده در این وبلاگ،ثبت در شناسنامه ادبی و زیر نظر انجمنهای ادبی میباشد.لذا هرگونه سرقت و کپی برداری از اثار، بدون ذکر نام نویسنده،ممنوع،قابل شناسایی و پی گرد خواهد بود.استفاده ادبی از آثار با ذکر نام سراینده، بلامانع
است...
شعر، تاریخِ تحریف نشدهِ ملت هاست،
وَ قالب شعر من قلب مردم است.
- من -
شاعرِ هزارهِ بیم، و آرزوهای پیرم
که " درد " اگر نداشته باشم
جنازه ام سرد میشود،
روحم خبیث.
دلم را وَ اگر هزار بار بلرزانند،
جگر از چشم می چکم،
قلم اما از دست نخواهم افتاد.
محمد ترکمان(پژواره)
دامنه زاگرس قلعه قباد، زادگاه رویایی من...
ادامه...
جناب استاد از پیچیدگی سخن شما دردهای انبوهی احساس میشود همان دردهایی که برای بسیاری قابل درک وفهم نیست واین یعنی غربت واین یعنی رنج ای کاش شانه های نازک ونحیف وظرف کوچک فهمم توان بیشتری داشت تا بزرگانی چون شما را به دوستی میگرفتم اما اندکی ما را به وسعت نگاهتان ببخشید بزرگوار دوسدارم اگه قابل باشم بیشتر با جنابتان اشنا شوم این تلفن تماس من هست(09189510320) تنها اگر قابل بودیم واگرنه اگر برای جنابتان بار باشیم که هیچ به جناب سعدی
درون خلوت ما غیر در نمیگنجد
برو که هر که نه یار منست بار منست نمیخواهیم بار شما باشیم استاد هرچند که توان یار بودن شما را نداریم -ضمنا احتمالا هفته اینده برم نمایشگاه کتاب شما تشریف نمیارید؟
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
جناب استاد از پیچیدگی سخن شما دردهای انبوهی احساس میشود همان دردهایی که برای بسیاری قابل درک وفهم نیست واین یعنی غربت واین یعنی رنج ای کاش شانه های نازک ونحیف وظرف کوچک فهمم توان بیشتری داشت تا بزرگانی چون شما را به دوستی میگرفتم اما اندکی ما را به وسعت نگاهتان ببخشید
بزرگوار دوسدارم اگه قابل باشم بیشتر با جنابتان اشنا شوم این تلفن تماس من هست(09189510320) تنها اگر قابل بودیم واگرنه اگر برای جنابتان بار باشیم که هیچ به جناب سعدی
درون خلوت ما غیر در نمیگنجد
برو که هر که نه یار منست بار منست
نمیخواهیم بار شما باشیم استاد هرچند که توان یار بودن شما را نداریم -ضمنا احتمالا هفته اینده برم نمایشگاه کتاب شما تشریف نمیارید؟