غربت موهوم

غربت موهوم

اندیشه ی یک شاعر، باید چراغ خانه مردم باشد و نامش، ماهی بر پیشانی تاریخ... - پژواره -
غربت موهوم

غربت موهوم

اندیشه ی یک شاعر، باید چراغ خانه مردم باشد و نامش، ماهی بر پیشانی تاریخ... - پژواره -

باز تاب!

تُنگِ تنگِ آهم
شکست
کلاغِ ذهنم
به دریا نرسید!

* * * * *
 سرِ من بلند است!
کوتاه می خندم
کشیده
 بر گندِ دنیا می گریَم!
تا گردنم بشکند!

* * * * *
جنون وُ بیمِ بید
از آنجا آغاز شد...
که  در سایه اش
جسمِ مسمومِ شیرین را
 با شیر بز شستند
 از تنهِ ستبرش
عصایی تراشیدند
برای دست های لرزان
و تنهایِ من!

* * * * *
- پژواره -
^ ^ ^ ^ ^ ^ ^

نظرات 2 + ارسال نظر
یوسف جمالی(م.اسفند) یکشنبه 19 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 15:46 http://www.stuch.blogfa.com

"در بیابان ایستادن و فریاد زدن و جوابی نشنیدن و به این کار ادامه دادن ـ قدرت و ایمانی خلل ناپذیر و مافوق بشری می خواهد

چه دنیای عجیبی است من اصلا کاری به کار هیچکس ندارم و همین بی آزار بودن من و با خودم بودن من باعث می شود که همه درباره ام کنجکاو بشوند نمی دانم چطور باید با مردم برخورد کرد"(فرخزاد)
سلام و درود بر استاد ترکمان (پژواره)
قدرت و ایمانتان را .. .
به امید موفقیت روز افزونتان
بدرود

نسیم دوشنبه 27 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 18:16

هزاران درود و مرحبا


بسیار بسیار زیبا و بیع می سرایید


((گل گل گل ...))

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد