-
دوستان دیروز و دشمنان امروز...!
یکشنبه 29 مهرماه سال 1397 18:32
به قصد ترکستان آه از مردگانی کِه هرازگاه آغوشت را رها می کنند دست هایت را تا بازو توشه راه! * * * * - پژواره -
-
از فرط تکفیر
یکشنبه 29 مهرماه سال 1397 17:18
در هزاره بیم کویی آقا که عدالت پیر شده حقیقت زنجیر! شمع تا آخر تقطیر می شود پروانه بی تقصیر اسیر! شیر از روباه سیلی می خورد و عقاب در تاریکی تیر! * * * * - پژواره -
-
بی چتر
شنبه 28 مهرماه سال 1397 22:33
ببار... در هوایت می خواهم قدم زنم... * * * * - پژواره -
-
بی سلام، مردی آرام
شنبه 28 مهرماه سال 1397 22:16
... پرسید کربلا کجاست...؟ - سر نماز - گفتم شب آنجا که فرار می کنند! گفتم حالا بفرمایید " ناهار " بر سفره معاویه گفت امشب شام قرار دارم! * * * * - پژواره -
-
الهه ماه
شنبه 28 مهرماه سال 1397 20:05
کاش تو راهی بودی خلوت من، عابری خسته که هرگز به آخر نمی رسید! * * * * - پژواره -
-
ایران همیشه بمان...
شنبه 28 مهرماه سال 1397 19:58
درود بر " تو " ای خاک! ای عنصر آشنا و پاک که دل به فرسایش استخوانم نمی دهی؛ چه خوب می شناسی مرا که نشان فخر توام بر بلندای قله های تمدن یکی توتیای چشمت می کند... - دیگری - دخمه خشمت می پندارد! تا همیشه و من، بر سر می افشانمت... سرزمین شیران، ای ایران! * * * * * - پژواره -
-
با گمنامی آقا
شنبه 28 مهرماه سال 1397 19:42
" من " شاعری بدی هستم! بد نبودم اگر، با - اذناب درد را برای آمریکا - می کشیدم مرگ را برای انقلاب! اسکار تا الاغم می شد نوبل تا پشت دریا چراغم! * * * * - پژواره -
-
با خرافات
شنبه 28 مهرماه سال 1397 17:56
... فقر اساس سیاست است سیاست، اساس فقر... * * * * - پژواره -
-
بمان!
شنبه 28 مهرماه سال 1397 12:45
خون که در رگم گیر می کند دیر، از دلم فوران! " کی " برای من نوشدارو می ریزد من برای وی، شراب خزان! * * * * - پژواره -
-
شاعران طوطی صفت!
شنبه 28 مهرماه سال 1397 12:25
وقتی دنیا شرم آورترین تصویر هستی است، این قبیله نمی دانم سراغ از کدام تصویر می گیرند که من هنوز در آینه دق ندیده ام! * * * * - پژواره -
-
ساده، لطیفی می گفت:
شنبه 28 مهرماه سال 1397 12:11
... از بخت بد هزار فرشته اگر از آسمان بارد یکی سهم آغوش ما نمی شود دیوی اما کم آورد اگر، " یک راست " می خزد بر گرده ما...! * * * * - پژواره -
-
به قاصدک ها
شنبه 28 مهرماه سال 1397 11:58
به قاصدک ها وصیت کرده در ختمم فقط فقرا را فرا خوانند، یامفت اغنیا از فقراتم زیرا زیاد بالا رفته اند و با کفش کثیف، در فکرم، قدم آهسته! * * * * - پژواره -
-
شاد
شنبه 28 مهرماه سال 1397 11:48
... تا یاد تو در من بیداد می کند باد به مرادش نخواهد رسید! * * * * - پژواره -
-
فردا، یا...
شنبه 28 مهرماه سال 1397 01:04
حال دنیا سحری خوب شود اگر آشوب درد ها تا همیشه سرکوب! قلم را دیگر مرخص می کنم و - بی غم - با دلم آسوده غروب... * * * * - پژواره -
-
بازتاب فقر
شنبه 28 مهرماه سال 1397 00:07
- روی زمین - عاشقی، مختص فقراست! محبت ندیده با انسان هایی تنها که با نگاهی عاشق می شوند به ناگاه با آهی، از هم جدا...! * * * * - پژواره -
-
با ایهام، کوبه ای مبهم!
جمعه 27 مهرماه سال 1397 23:32
ماندنت خرابم می کند! رفتنت، آباد!... * * * * - پزواره -
-
سنگین می رفت!
جمعه 27 مهرماه سال 1397 23:24
... پا هایش هرگاه جا می ماند، فرصتی بود برای طرح یک سوال بی جواب! ... و من، هر بار می پرسیدم در اندوهم بیشتر می شکست! * * * * - پژواره -
-
حتی
جمعه 27 مهرماه سال 1397 23:20
... دنیا از بس مال ما نیست که همه اگر آفتابه شود برای دزدی یکی به ما نمی رسد! * * * * - پژواره -
-
خودشیفتگی!
جمعه 27 مهرماه سال 1397 19:56
پشت به " غروب " رو به لنز - روشنفکری - که ژستش از فکرش درشت تر است دشت دلش از مشت - من - درویش تر؛ با آبش، نانی نه برای مردم گرم می شود با آسیابش نه دند دردی نرم!!! * * * * - پژواره -
-
در تاریکی تاریخ نوشته اند که
جمعه 27 مهرماه سال 1397 19:12
قبل از هر میلادی - من - بوده ام! کشته ی مسیح را گویی من بر چلیپا کشیده و با وسوسه تائیس پرسپولیسی را - من - به آتش...! * * * * - پژواره -
-
ناسپاس!
جمعه 27 مهرماه سال 1397 19:01
نیش می زنند دلم را عقرب هایی - کِه - با شعله " من " دم می جنبانند! * * * * - پژواره -
-
با این خیل تضاد
جمعه 27 مهرماه سال 1397 18:52
... مانده ام که برای کِه بسوزم! خاکسترم وقتی سرگرمی باد است باد بازیچه بیداد! * * * * - پژواره -
-
آزادی یواشکی!
جمعه 27 مهرماه سال 1397 14:50
گاهی - برهنگی - فقر نیست، بردگی برای نفس است و پیروی از فقر حاکم بر فرهنگ بیگانه! * * * * - پژواره -
-
با دست باز
جمعه 27 مهرماه سال 1397 14:35
آرزویم را همه به باد دادم! باد - مرا - اما به یاد نمی آورد! * * * * - پژواره -
-
گرفته
جمعه 27 مهرماه سال 1397 14:23
... با " دلم " روزی آخر می روم پشت سر، جاده ها را مین می کارم تا کمر پل ها را، تخم خنجر! * * * * - پژواره -
-
با دسته ای شب بو
جمعه 27 مهرماه سال 1397 14:11
او آواره من بود من بیچاره او، نه او به من رسید نه من به آرزو! * * * * - پژواره -
-
با سوز
پنجشنبه 26 مهرماه سال 1397 22:31
روز در ملاعام، این درد نیست که از خواص یکی آفتاب می دزدد بی لگن شب با هراس، همه آفتابه؟ ترسو تا غروب آن یکی قدیس می شود منصور تا سحر، این همه بردار! که می داند که هم آفتاب از همه است هم آفتابه! * * * * - پژواره -
-
هی ها
پنجشنبه 26 مهرماه سال 1397 21:58
تنها واسطه میان من و آرزو بادیست ترش رو! که از او برای من، موی سپید به ارمغان می آورد در بازگشت از من برای او، خزان بید!!! * * * * - پژواره -
-
در دوازده دقیقه!
پنجشنبه 26 مهرماه سال 1397 21:37
" با عباس میرزا " - نصف آقازاده ها و گریختگان به کانادا - باکری، همت لطفعلی خان، باقری سرباز داشتم اگر...؛ ناشتا را ریاض، با کودکان یمن می خوردم سرمست شام را، با دختران قفقاز! * * * * - پژواره -
-
مرا لطفا
پنجشنبه 26 مهرماه سال 1397 20:52
دقایقی با دغدغه ها تنهایم بگذارید! می خواهم آویخته بیاندیشم! * * * * - پژواره -